سفارش تبلیغ
صبا ویژن

معجزه ای به نام دل

صفحه خانگی پارسی یار درباره

مستجار

 

 

این عکس فوق العادس.

دیواری که پشتش یه دنیاس...

محلی که به عشق علی(ع) از هم گسست.

جایی که چند بار بوسیدم.

 

عکس از روزنامه همشهری (محمد صادق حیدری)


1 لحظه تفکر تا شناخت

مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد )بخواند لباس پوشید و راهی خانه خدا شد در راه مسجد مرد زمین خورد و لباس هایش کثیف شد او بلند شد خودش را پاک کرد و به خانه برگشت مرد لباس هایش را عوض کرد دوباره راهی خانه خدا شد در راه مسجد و در همان نقطه مجددا زمین خورد او دوباره بلند شد خودش را پاک کرد و به خانه برگشت یک بار دیگر لباسهایش راعوض کرد و راهی خانه خدا شد و در راه مسجد با مردی که چراغ در دست داشت بر خورد کرد و نامش را پرسید مرد پاسخ داد:"من دیدم شما در راه مسجد دو بار به زمین افتادید "از این رو چراغ اوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم .


مرد اول از او به طور فراوان تشکر کرد و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند .همین که به مسجد رسیدند مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند .مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند مرد اول در خواستش را دوبا ر دیگر تکرار میکند و مجددا همان جواب را می شنود .مرد اول سوال میکند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند مرد دوم پاسخ داد:"من شیطان هستم "


مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد شیطان در ادامه توضیح می دهد :"من شما را در راه مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم "


وقتی شما به خانه رفتید خودتان را تمیز کردید و به راه مسجد بر گشتید به خاطر آن خدا همه گناهانت را بخشید و با به زمین خوردن بار دوم خدا به خاطر ان همه گناهان گناهان افراد خانواده ات را بخشید من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم انگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید


بنابراین من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد)فراهم ساختم .


ارتباط با معشوق

 

کمک خدا به اندازه ی یک دعا با ما فاصله دارد!

نقشه های خود را با مداد بنویس سپس پاک کن و به دستان خدا بسپار!

با خدا صحبت کنید او دوست دارد حرف شما را بشنود!

تا روزی که بخشیدن یاد نگرفتیم زندگی کردن را هرگز نخواهیم آموخت!

شاید درخواست اشتباهی داشته باشیم ولی خدا همیشه جوابش را بدرستی به ما می دهد!

به همین راحتی

    نظر

گفتم: چقدر احساس تنهایی می‌کنم
گفتی: فانی قریب
.:: من که نزدیکم (بقره/ ???)
::.
گفتم: تو همیشه
نزدیکی؛ من دورم... کاش می‌شد بهت نزدیک شم
گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال
.:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/
???)

گفتم: این هم توفیق می‌خواهد!گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم
.:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/
??) ::.


گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی
گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه
.:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/
??) ::.

گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده
.:: مگه نمی‌دونید خداست که توبه رو از بنده‌هاش قبول می‌کنه؟! (توبه/
???) ::.

گفتم: دیگه روی توبه ندارم
گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب
.:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزنده‌ی گناه هست و پذیرنده‌ی توبه (غافر/
?-? ) ::.

گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟
گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا
.:: خدا همه‌ی گناه‌ها رو می‌بخشه (زمر/
??) ::.

گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو می‌بخشی؟
گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله
.:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/
???) ::.

گفتم: نمی‌دونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم می‌زنه؛ ذوبم می‌کنه؛ عاشق می‌شم! ... توبه می‌کنم
گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین
.:: خدا هم توبه‌کننده‌ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/
???) ::.

ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک
گفتی: الیس الله بکاف عبده
.:: خدا برای بنده‌اش کافی نیست؟ (زمر/
??) ::.

گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار می‌تونم بکنم؟
گفتی:
یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما
.:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشته‌هاش بر شما درود و رحمت می‌فرستن تا شما رو از تاریکی‌ها به سوی روشنایی بیرون بیارن . خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب